بیا تا قدر یکدیگر بدانیم / که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم

بیا پیمان یاری بند یارا /درخت دوستی را بر نشانیم

مزن زخمه دلی را ، بازبانت / حدیث عشق ، خواندن میتوانیم

جهان داور نبخشیده ثباتی / مکن تکیه ، مسافرها درانیم

کهنسالی و خردی بی تفاوت / مگو حالا که ما خیلی جوانیم

یدک ، چون نام آدم را کشیدیم / ز حیوانی جدا باید بمانیم

چو باران باش ، بخشنده به هرجای / که ما هم جوهری از لامکانیم

اگر سنگی به راهی بود بردار / براین خصلت چو بوده ، جاودانیم

به خلق ما ، خدا کرده مباهات / غباری از وجودش بی گمانیم

ببخشیداو ، ببخشاییم ما هم /که از بخشایش او با نشانیم 


 

سلامممم من اومدمممممم

ادامه مطلب

هیسسس! مطلب ادبی،رمانتیک است!

سرگرمی (۴) +پی نوشتام

من وشما همه دریک پست :)

، ,بی ,هم ,ز ,چو ,بیا ,ما هم ,که ما ,سنگی به ,بردار براین ,بود بردار

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وقتی روز به‌ روز بزرگتر می‌شوی حامد امراللهی closed خرید پنجره دوجداره مهارت کودکانه ادبی تیم پول دانلود کتاب آموزش آرایشگری زنانه دستگاه کارتخوان سایت فایل مَس